رادیکالیسم صوری، انقلابیگری سطحی!
تبلیغات رهبری حزب کمونیست کارگری
آذر ماجدی

 

رادیکالیسم صوری به یکی از مشخصه های رهبری حزب کمونیست کارگری بدل شده است. تبلیغات و مواضع سیاسی آنها مملو است از شعارهای دهان پرکن بدون محتوا. در اینجا به یکی دو نمونه اخیر میپردازیم.

1- جنگ داخلی در فلسطین
موضع در قبال این واقعه همانگونه که پیش از این نیز در قبال مقاله رفیق حمید تقوایی در نشریه انترناسیونال و سپس قطعنامه پیشنهادی ایشان و مصوب دفتر سیاسی مطرح کرده بودیم، در میان توصیفاتی انشاء گونه در مورد دو قطب تروریستی دولتی و جنایت اسرائیل، مساله فلسطین را وراونه میکند. ابتدا میگوید مردم فلسطین قربانی هر دو قطب اند. اما زمانی که راه حل ارائه میدهد اسلام سیاسی را دشمن اصلی مردم فلسطین و مانع اصلی عدم حل مساله فلسطین اعلام میکند:
"تاکيد ما که جنگ دو اردوی تروريسم دولتی و تروريسم اسلامی مساله فلسطين را تحت الشعاع خود قرار داده و اسلام سياسی به مانعی بر سر مساله فلسطين بدل شده است، با وضوح بیشتری قابل مشاهده است. ..."
"مردم فلسطين قربانيان مستقيم جنايات اسرائيل و حماس و درگيريهای نظامی در منطقه هستند. اين وضعيت بايد تغيير کند. تنها راه خلاصی فوری از وضعیت کنونی، تشکیل کشور مستقل و متساوی الحقوق فلسطينی است. این بدون شکست اسلام سیاسی و جارو کردن آنها از صحنه سیاسی ممکن نیست." (اطلاعیه در باره جنگ داخلی در فلسطین)

در این پاراگراف دقت کنید! درباره دو قطب تروریسم و جنایات اسرائیل صحبت شده است، مساله استقلال فلسطین نیز مطرح شده است. اما موضع اصلی در آخرین سطر است "این بدون شکست اسلام سیاسی و جارو کردن آنها از صحنه سیاسی ممکن نیست." به این اعتبار باید ابتدا اسلام سیاسی را در منطقه شکست داد تا بتوان مساله فلسطین را حل کرد. در حالیکه مساله فلسطین خود یکی از مبانی اصلی تداوم و باز تولید اسلام سیاسی است. وجود این بی عدالتی تاریخی و دردناک، ستم و سرکوب خشنی که اسرائیل با پشتیبانی کامل آمریکا بر مردم فلسطین تحمیل میکند و ناتوانی ناسیونالیسم عرب در پاسخگویی به آن توجیه و غذای سیاسی - ایدئولوژیک مهمی به جنبش اسلام سیاسی داده است. ادبیات حزب کمونیست کارگری که توسط منصور حکمت تبیین شده است و کلیه مواضع حزب پیش از لیدرشیپ حمید تقوایی بر این اصل تاکید دارد. اما اکنون موضع حزب برعکس شده است: برای حل مساله فلسطین باید ابتدا اسلام سیاسی را از صحنه جارو کرد. این نه تنها بی پاسخ گذاشتن مساله فلسطین است، بلکه عملا به معنای تقویت اسلام سیاسی نیز هست. همانگونه که سیاست های دولت آمریکا و متحدینش موجب تقویت اسلام سیاسی در منطقه شده است. تلاش برای جارو کردن اسلام سیاسی در لبنان یا عراق دو نمونه دردناک از این سیاست است.

چگونه اسلام سیاسی را باید جارو کرد؟

این سوالی است که در مقابل رهبری حزب قرار میگیرد. آیا این موضع با موضع اسرائیل و آمریکا هم سو نمیشود؟ به این ترتیب جنگ داخلی در فلسطین که الفتح در اشکال جدید آن را آغاز کرده است و کاملا توسط اسرائیل و آمریکا حمایت میشود، باید مورد حمایت رهبری حزب قرار گیرد. نیت و هدف آنها نیز شکست اسلام سیاسی و جارو کردن آن از فلسطین است. ناسیونالیسم عرب نیز به این نتیجه رسیده است که اسلام سیاسی مانع حل مساله فلسطین است. در اینجا اسرائیل و آمریکا و ناسیونالیسم عرب هم نظر و هم سو شده اند. رهبری حزب چگونه میخواهد اسلام سیاسی را شکست دهد و از صحنه جارو کند؟  

دقت کنید! جنگی در گرفته است. ناسیونالیسم عرب در مقابل اسلام سیاسی در جبهه فلسطین. توجیه این جنگ از جانب الفتح نیز همین است: حماس مانع صلح است. این جنگ با پشتیبانی کامل اسرائیل و آمریکا روبرو شده است. دولت های عرب منطقه نیز از آن استقبال کرده اند. شما کجا می ایستید؟ انشاء پردازی در مورد "دو قطب تروریستی" کافی نیست. موضع سیاسی باید هر دوی این دو قطب تروریستی را هدف گیرد. نمیتوان مقادیری درباره هر دو قطب حرف زد. اما وقتی به موضع سیاسی میرسد، خواهان شکست و از صحنه جاور کردن یکی شد. بعلاوه حماس پدیده نسبتا جدیدی است. مساله فلسطین مساله ای تاریخی است. تا زمان سر کار آمدن حماس چه نیرویی مانع حل مساله فلسطین بود؟ چه سیاست هایی به عروج حماس کمک کرد؟ به این سوالات اگر پاسخی درست داده شود، به چنین موضع وارونه ای در مورد مساله فلسطین نمیرسید.

2- سهمیه بندی بنزین
شعار "دست حکومت از زندگى مردم کوتاه" بنظر خیلی رادیکال میرسد. اما در یک نگاه دقیق تر این شعار سطحی و از نظر کمونیسم اشتباه است. این شعار آنارشیست ها و مدافعین بازار آزاد را بخود جلب میکند، نه کمونیست ها را. در محتوای این شعار دقیق شویم. حتما در پاسخ با حق بجانبی خاصی که مشخصه این رهبری است، گفته خواهد شد که منظور از این شعار سرنگونی جمهوری اسلامی است. اگر مقصود اینست باید همین را گفت. دست حکومت از زندگی مردم کوتاه این را نمیگوید. این شعار را جنبش بازار آزاد براحتی از شما می پذیرد. دست دولت کوتاه، دست بازار باز. این معنای واقعی شعار دست حکومت از زندگی مردم کوتاه است. این رفقا از آهنگ این شعار خوششان آمده است. بر وزن شعار "دست مذهب از زندگی مردم کوتاه" است. لذا بدون یک ذره دقت و عمق، این شعار را در مورد سهمینه بندی بیزین و حکومت سر داده اند.
ریشه کردن کرد فقر، سرنگونی رژیم
مدتی است که رفقای رهبری حزب ریشه کن کردن فقر را به سرنگونی رژیم اسلامی متصل کرده اند. این شعار نادرست است. به عبارت بهتر ناکافی و توهم آفرین است. ریشه کن کردن فقر در گرو نابودی سرمایه داری است. برای نابودی سرمایه داری باید رژیم اسلامی را سرنگون کرد. زمانی که این حلقه اصلی گم میشود، این شعار نادرست و توهم برانگیز میشود. بورژوازی راست پرو غرب با این شعار هیچ اختلافی ندارد. سرنگونی جمهوری اسلامی به تنهایی موجب ریشه کن شدن فقر نمیشود. برای مبارزه با فقر باید با سرمایه داری مبارزه کرد.
3- کنگره انترناسیونال، کنگره کاپیتال
این یکی نمونه دیگر از آژیتاسیون های دهان پرکن رهبری حزب است. این از آژیتاسیون های رفیق تقوایی است. هر کس که از روند کنگره 6 بی خبر باشد، با خواندن این شعار تصور میکند که بخشی از کنگره به مساله ساختن انترناسیونال اختصاص داشته است. و کنگره مشخصا به این مساله پرداخته است و حداقل مقدمات و تدارکات ایجاد انترناسیونال نوین کمونیستی کارگری را مهیا کرده است. آیا منظور اینست؟ خیر. سرود انترناسیونال در کنگره 6 بصورت زنده ارائه شده است!
کنگره کاپیتال. هر کمونیستی که این شعار را بخواند، فکر میکند در این کنگره مباحث نوین و مهمی در رابطه با کاپیتال و مناسبات سرمایه داری مطرح شده است. بحث عمیقی در مورد مناسبات سرمایه ارائه شده است. تزهای جدیدی و تبیین نوینی ارائه شده است. انسان کنجاو میشود این مباحث و تزهای جدید را بخواند. آیا چنین شده است؟ خیر. ترجمه دیگری از جلد اول کاپیتال در کنگره برای فروش ارائه شده است!
مساله اینجا است که این شیوه تبلیغات پس از دوره ای تاثیر خود را از دست میدهد. خوانده میشود و پس از آن شانه بالا انداخته میشود. بی محتوا است. سطحی است. کسی را بکاری نمیشوراند. کسی را به تعمق وادار نمیکند. فقط بدرد حفظ تشکیلات خود میخورد. پس از هر دوره ای باید شعارها را بیشتر باد کرد. و این سقوطی ناگزیر بسمت پوکی سیاسی – تئوریک کامل است.